• وبلاگ : مشهدي ها
  • يادداشت : تابوت خالي .......
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    منو به ياد چشمان به راه مانده ي مادر شهيد جاويد الاثري انداخت که تنگ غروب مقابل درب خونه وچشم به مناره هاي مسجر روبه روي خونش زمزمه ي عشق سر ميداد ومنتظر بود همون تابوت خالي ويک پلاک روبيارن وبگن اين براي بچه ي توست آخرسر پسر اونم به مهموني که رفته بود دعوت کرد وحالا دوتايي مهمون خداي خودهستن.
    پاسخ

    ممنون از توجهتون


    سلام... چه كيفي داره وقتي ميان!

    يكي شون قراره همين فردا قدم رو چشم ما بذاره... دانشگامون و اينا!

    هرچند گمنامي سهم ماست اما اسم اونا شده شهيد گمنام...

    ياعلي

    پاسخ

    سلام .... جمله تون خيلي زيبا بود هر چند گمنامي سهم ماست ... يا حق
    سلام
    بسيار عالي بود مطلبتون ... تشکر
    اللهم عجل لوليک الفرج
    پاسخ

    سلام خواهش مي کنم